چرا برای مدارس مدیر تربیت نمی كنیم؟
پروژه آسان: رئیس سازمان امور اداری استخدامی كشور با طرح این پرسش كه چرا ۴۰ سال است برای مدارس، مدیر تربیت نمی نماییم و معتقدیم هركس كه معلم است می تواند مدیر هم باشد؟ اظهار داشت: در واحدهای اداری آموزش و پرورش هم همین مشكل را داریم، اگر كارگزینی یك تخصص است چرا از متخصص امر در این بخش استفاده نمی كنیم؟.
به گزارش پروژه آسان به نقل از ایسنا، جمشید انصاری در نخستین همایش ملی اقتصاد آموزش و پرورش كه در دانشگاه علامه طباطبایی انجام شد با اشاره به اینكه اداره مسائل كشور در سه سطح مورد توجه قرار می گیرد اظهار داشت: سطح اول سوژه نظری است و به معنای آن است كه دولت در حكومت چه مسئولیت هایی بر عهده دارد.
وی ادامه داد: سطح دوم سطح سیاستگذاری است، وقتی نظریه دولت كه بیشتر بر مبانی حقوقی و قوانین اساسی مطرح می شود، چگونه محقق می شود؟، در این سطح قرار دارد و آنچه كه مناقشه برانگیز است، همین سوژه است.
رئیس سازمان امور اداری استخدامی كشور با اشاره به اینكه سطح سوم سطح اجرایی و عملیاتی است و عمدتاً به مباحث حكمرانی خوب و نمایش با كیفیت به خدمات گیرندگان برمی گردد اظهار داشت: اگر به آموزش و پرورش برگردیم در سطح اول، تكلیف ما در كشور حتی قبل از پیروزی انقلاب مشخص بوده است. فراهم كردن امكان تحصیلات بلاعوض از این جمله است.
وی ادامه داد: پس از انقلاب و در اصل ۳۰ قانون اساسی تاكید شد كه آموزش تا دوره متوسطه حقی بلاعوض و همگانی است و ابهامی در این زمینه وجود ندارد. اما در سطح دوم، مناقشات نظری در حوزه آموزش و پرورش ۳۰ سال است كه وجود دارد. بعنوان مثال در زمینه حدود مشاركت بخش غیردولتی در آموزش و پرورش و حدود مداخله و تصدی دولت مباحث مختلفی وجود داشته و حتی وجه سیاسی هم پیدا كرده و در بعضی مقاطع پررنگ تر از وجوه تصمیم گیری و سیاست گذاری بوده است.
انصاری با اشاره به اینكه منابع در اختیار آموزش و پرورش قابلیت كاستن و كوچك كردن ندارد بلكه بحث اساسی چگونگی بهره وری و استفاده حداكثری از منابع است اظهار نمود: باید چند سوال طرح شود. مسئله اول این است كه آموزش بلاعوض یعنی چه؟ در قانون اساسی بر اصل آموزش و پرورش بلاعوض اشاره شده است.
وی افزود: در سال ۶۹ نامه ای به آقای نجفی، وزیر وقت آموزش و پرورش نوشتم در خصوص اینكه در استان لرستان پایین ترین و در تهران بالاترین سرانه را تخصیص می دهیم. كجای این عدالت است كه برای هر دانش آموز لرستانی ۳، ۰۰۰ تومان در سال و برای دانش آموز تهرانی سه برابر هزینه نماییم. پس حد بلاعوض بودن چیست؟ تعریف روشنی از آموزش بلاعوض نمایش نكرده ایم.
رئیس سازمان امور اداری استخدامی كشور با طرح این پرسش كه چرا چهل سال است برای مدارس، مدیر تربیت نمی نماییم و معتقدیم هركس معلم است می تواند مدیر هم باشد؟ اظهار داشت: در واحدهای اداری هم همین مشكل را داریم، اگر كارگزینی یك تخصص است چرا از متخصص امر در این بخش استفاده نمی كنیم؟ مشكل جدی در اداره امور در آموزش و پرورش و در مدارس به این برمی گردد كه معلمی یك تخصص و مدیریت تخصص دیگری است. به این اصل توجه نكردیم و قسمتی از منابع ما به همین علت به هدر رفته است.
انصاری اضافه كرد: تا كجا دنبال تجدیدنظر در آن چیزهایی هستیم كه جا افتاده است؟ مثلاً چرا وقتی یك زمانی گفته شده معلم باید ۲۴ ساعت تدریس كند چرا نمی گوییم حالا می تواند ۲۸ ساعت هم تدریس داشته باشد؟. یا نسبت دانش آموز به معلم هم همین است. اینكه ما دنبال تغییرات اساسی نباشیم و فقط بر رویه های قبلی بیافزاییم به معنای اقتصادی اداره كردن نیست، بلكه هزینه زایی برای دولت می باشد.
وی با اشاره به اینكه در دنیا نسبت معلم به عوامل پشتیبانی ۲۵ درصد است در حالیكه در ایران بالای ۳۲ درصد است اظهار نمود: باید تجدید نظر اساسی در مهندسی نیروی انسانی صورت گیرد و آموزش و پرورش را به سمت تخصصی تر كردن آن ببریم. باید تصمیمات بزرگی بگیریم و پای آن ایستادگی نماییم و به مناقشات در حوزه سیاست گذاری اختتام دهیم، ولو شده دو سه وزیر قربانی شوند.
این مطلب پروژه آسان را پسندیدید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب